شنبه 8 اردیبهشت 1403 - 09:14
اوقات شرعیاوقات به افق : اصفهان

تاریخچه

تاریخچه خانواده و سرگذشت

در تاريخ 23/07/1373 تصمیم به گردآوری داستان هاي تلخ و شیرین و سرگذشت آبا و اجدادم گرفتم.انگیزه اصلي من براي چنين كاري، شناخت خویشان، دوستان و مردم منطقه بود و هم چنين روشن شدن برخي از سوء تفاهم ها و ناحقی هایی که بر ما، طي دو قرن گذشته در نوشتار تاريخي شده است، چنانچه هیچ اسمی از نقش خاندان توكل در دفع افراد شرور و حضور نايب حسين خان كاشي ، همچنين دفاع از مردم منطقه در صحنه تاریخی اجتماعی عنوان نشده است.
لازم است در اينجا متذكر شوم كه این حقیر قصد توهین به هیچ خانواده و یا خدایی نکرده به شخصی را ندارم و فقط بر این باور مي باشم که حقیقت تاریخ وقتی آشکار می شود که کمترین انتقادها به آن شود و بیشترین وحدت رویه در آن با صورت گيرد.
در اين نوشتار سعی بر آن است، مطالب از اذهان عمومی و روايات مردمي که هنوز حوادث تلخ و شیرین را به یاد دارند جمع آوری شود و ناچارا اگر از این داستان ها و خاطرات کسانی رنجور شدند از آنها پوزش مي خواهم چرا كه مطالب تنها به دليل حفظ تاريخ درج شده است.من سعی می کنم خانواده خویش و کسانی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم به آن ها مربوط می شود را به طور ریشه ای تحلیل نمایم.

چگونگي انتساب نام توكل به عنوان نام خانوادگي

شجره نامه اي نوشته شده بر روي پوست آهو مربوط به خانواده توكل ها در دست است كه به طايفه بني اسد از مدينه مي رسد.در زمان امير عبدالله شخصي به نام رحماني مسئول ثبت نام خانوادگي براي مردم بود.وي به “شيخ” پسر مير عبدالله متذكر مي شود كه چون “توكل” نام جد شما بوده و نيز آبا و اجداد شما مردمان با خدايي بودند كه در تمامي امور بر خداوند متعال توكل مي نمودند، شايسته است نام توكل به عنوان نام خانوادگيتان ثبت شود.اين شجره نامه به تاييد امام جعفر صادق (ع) رسيده است.

تاريخچه حضور توكل ها در منطقه

طبق شجره نامه موجود و نيز به نقل از ابوي كه او نيز از پدربزرگش ،شيخ، شنيده بود، خاندان توكل از طايفه بني اسد مي باشند كه به دنبال امام حسين (ع) و يارانش، از مدينه به كربلا رهسپار مي شوند اما خيلي دير به واقعه مي رسند و بعد از خاكسپاري امام ،به سمت ايران رانده مي شوند.اين طايفه به دليل داشتن مال و حشم فراوان و نيز مذهبشان مورد تعقيب حكام زمان قرار گرفتند تا اينكه در نهايت به منطقه فارس هجرت نمودند.
در فارس نيز به دليل ترس از شكنجه و غارت اموالشان توسط حكام مجبور به مهاجرت مي شوند كه اين بار به دليل كدورتي كه بين دو برادر به دلايل نامعلومي ايجاد شده بود، يكي از آنها به سمت منطقه بيابانك مي رود و ديگري رهسپار شاهرود و سمنان مي شود.به گفته عموهاي پدرم ،حاج عبدالله و حاج عبدالرسول، حاج مهرعلي به كرمان و بعد به غفورآباد بيابانك و اسماعيل به شاهرود نقل مكان مي كنند.حاج مهرعلي روستاي غفورآباد را كه هم اكنون به مزرعه تبديل شده است را به عنوان زادگاه خويش انتخاب مي نمايد و اينچنين خاندان توكل ها وارد منطقه خور و بيابانك مي شوند.
حال خودم نسب را از پدرم شروع می کنم تا به حاج مهرعلی برسد . حسين پسرعلی اکبر و او پسر حاج عبدالحسین و او پسر حاج علی اکبر (شیخ) و او پسرحاج میرعبداله حاج توکل و او پسر حاج علی اصغر و او پسر حاج حسین و او پسر حاج مهر علی . به گفته جدمان حاج توکل هر كدام از فرزندان ذكور که خود را منسب به ما و از نوادگان ما مي داند بايد نسب خود تا هفت پشت به عقب را بداند و نام ببرد.و اما اسماعيل در منطقه ي شاهرود وسمنان داراي قدرت مي شودكه به نقل از پدرم افراسياب سلطان و مندلي سلطان از نوادگان اسماعيل در شاهرود داراي حكومت بودند.گفته مي شود از آنها نسلي باقي نمانده و دودختر داشتند كه مرحوم پدرم به جهت شناسايي آنها به شاهرود سفر مي كند و در اين راستا به نتايجي هم مي رسد كه محفوظ است. قبل از جنگ كاشي، روز عيد عمر زمان دار زدن عباس، پسر مير عبدالله در شهر خور بود البته اين واقعه در غياب مير عبدالله قرار بود صورت بگيرد.در همان زمان افراسياب در حال گذر از منطقه بوده كه تصميم مي گيرد سري هم به عموزادگان خويش بزند.اين خبر و ترس از افراسياب باعث لغو شدن حكم دار زدن عباس و دلجويي از او مي شود البته عباس بعدها در قضيه “سرهنگ تورزني” كشته مي شود.

در مورد افراد مشهور خاندان توکل

حاج توکل

به دليل باسوادي ، فن بيان قوي و شاعري در منطقه شهرت داشته است.گفته مي شود وي اشعاري تا شصت بيت بدون نقطه به زبان عربي سروده است.درگيري ايشان با قاضي زمان و پيروزي وي به دلايل خاص نيز از جمله مواردي است كه باعث شهرت وي شده است.

امیر عبداله

مشهور به میرعبدالهِ پهلوان مي باشد.وي به علت ايستادگي در برابر نايب حسين خان كاشي كه منطقه رابه تاراج برد شهرت يافت.

علی اکبر

مشهور به شیخ میرعبداله، حافظ قرآن، عارف ، پهلوان و همچنين در مبارزه با چوب نيز مشهور بوده است.

توکل

نيز به پهلوانِ نترس مشهور بوده كه روايت كشتن پلنگ در چاه نيز درمورد ايشان بر زبان ها جاري است.وي به عنوان كشتي گير ماهر در منطقه معروف بوده است.

از خصوصيات توكليان به گفته جدمان امير عبدالله

خصلت هاي بارز توكل ها اگر خود را توكلي و از نسل حاج توكل مي دانند را مي توان اينگونه بيان نمود :

در طايفه توكل سه مورد تاكنون نبوده و اميدواريم اين موارد حفظ شود